جنگ جهانی سوم یا WWIII (به انگلیسی: World War III) منازعهای فرضی است که مشخصا بعد از جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹-۱۹۴۵) رخ خواهد داد. این نبرد مقیاسی جهانی داشته و اکثر صاحب نظران بر این موضوع توافق دارند که این منازعه مسلماً نبردی هستهای بوده و طبیعتی ویرانگر خواهد داشت.
پس از جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم، آغاز جنگ سرد و توسعه، آزمایش و استفاده از سلاحهای هستهای، گمانه زنیهای گستردهای در مورد جنگ جهانی بعدی وجود داشت. مقامات کشوری و لشگری بسیاری از کشورها وقوع این نبرد را پیش بینی کردهاند و در بسیاری از کشورها این واقعه به صورت تخیلی بازسازی شده است. گستره مضامین استفاده شده درباره جنگ جهانی سوم از استفاده محدود از سلاحهای اتمی تا نابودی کامل سیاره زمین متغیر میباشد.
درگیریهایی همانند جنگ جهانی سوم
جنگ سرد
پیش از پایان جنگ جهانی دوم، وینستون چرچیل نخست وزیر وقت بریتانیای کبیر نگرانی خود را اینگونه ابراز کرده بود که با گسترش فزاینده نیروهای اتحاد جماهیر شوروی در پایان نبرد و این فرضیه که جوزف استالین رهبر شوروی فردی غیر قابل اطمینان میباشد، همواره تهدیدی جدی برای غرب اروپا وجود خواهد داشت. در ماههای آوریل و می سال ۱۹۴۵، ارتش بریتانیا، عملیات فکرنکردنی که در واقع طرحی بود برای جنگ جهانی سوم را توسعه دادند؛ هدف اصلی این عملیات عبارت بود از: "تحمیل اراده ایالات متحده امریکا و امپراطوری بریتانیای کبیر بر روسیه". این طرح از سوی کمیته ستاد کل ارتش با این بهانه که از نظر نظامی غیرقابل دسترس است پذیرفته نشد.
با پیشرفت مسابقه تسلیحاتی و پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، نبردی نهایی بین ایالات متحده و شوروی بسیار محتمل به نظر میرسید. از میان اتفاقات بالقوهای که قابلیت برافروخته شدن جنگ جهانی سوم را داشتند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ - ۲۷ جولای ۱۹۵۳: پیش و پس از ورود نیروهای کمکی چینی به جنگ کره و با عقب نشینی نیروهای کره جنوبی و سازمان ملل، سناریو اینگونه بود که از سلاحهای هستهای استفاده شود. فرمانده ارشد نیروهای امریکایی، داگلاس مک آرتور قصد حمله و بمباران مستقیم چین و از بین بردن کامل خطر کمونیسم در شرق آسیا را داشت. تفکر و عقاید وی در مورد این طرح باعث شد که رئیس جمهور وقت ایالات متحده، هری اس. ترومن او را از سمت فرماندهی حذف کند.
- ۲۶ جولای ۱۹۵۶ - مارس ۱۹۵۷: در بحران سوئز، شوروی در تقابلی بین فرانسه، انگلستان و اسرائیل بر سر ملی سازی کانال سوئز تهدید کرد که از سوی مصر در این بحران مداخله خواهد کرد. لستر بولز پیرسون سفیر کانادایی سازمان ملل و نخست وزیر آینده کانادا (که به خاطر میانجیگری در این بحران موفق به دریافت جایزه صلح نوبل شد) و مدیریت آیزنهاور باعث تحمیل فشار بر سه کشور دخیل در بحران شدند.
- ۴ ژوئن - ۹ نوامبر ۱۹۶۱: در بحران برلین در سال ۱۹۶۱، شوروی خواستار بیرون رفتن نیروهای غربی از برلین شد. این تهدید نهایتاً منجر به ساخت دیوار برلین گشت.
- ۱۵ تا ۲۸ اکتبر ۱۹۶۲: بحران موشکی کوبا، منازعهای که بر سر استقرار سامانه موشکی هستهای شوروی در کوبا سر گرفت و از آن به عنوان نزدیک ترین احتمال به وقوع جنگ جهانی سوم یاد میکنند. پس از آنکه ژنرال کورتیس لیمی (فرمانده نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا) از دستور رئیس جمهور مبنی بر تعلیق تمام پروازها بر فراز روسیه سر باز زد این بحران در ۲۷ اکتبر به اوج خود رسید زیرا یک فروند هواپیمای یو-۲ بر فراز کوبا سرنگون گشته و یک فروند دیگر نیز تقریباً بر فراز سیبری شناسایی گشت. زیردریاییهای شوروی نیز در پاسخ به این عمل تقریباً اقدام به پرتاب یک موشک با کلاهک هستهای کردند (که البته این پرتاب توسط افسری به نام واسیلی آرخیپوف متوقف گشت).
- ۱۹۶۹: بر اساس گفتههای تاریخ شناس چینی لیو چن شان، در اوج منازعه مرزی چین و شوروی، مقامات شوروی طرحی را برای حمله اتمی بر علیه چین در نظر گرفتند. با این وجود، ایالات متحده نمیتوانست در این بحران بیطرف باشد، لذا شوروی را تهدید کرد که در پاسخ به این اقدام، حمله هستهای با تمام قوا را ترتیب خواهد داد.
- ۲۴ اکتبر ۱۹۷۳: زمانیکه جنگ یوم کیپور رو به آرامی گذاشت، تهدید شوروی به مداخله از سوی مصر باعث شد ایالات متحده به حالت آماده باش درجه ۳ برود.
- ۹ نوامبر ۱۹۷۹: در این تاریخ مرکز فرماندهی دفاع هوایی امریکای شمالی (NORAD) خبر حمله هوایی همه جانبه شوروی را بر روی صفحه نمایش رادارهای خود مشاهده کرد و متعاقب آن ارتش ایالات متحده به حالت آماده باش کامل در آمد. هیچ تلاشی به منظور استفاده از خط تلفن قرمز صورت نپذیرفت تا وضعیت کنونی با شوروی مشخص گردد و این تهدید تا زمانی ادامه داشت که سرانجام مشخص شد سیستمهای راداری هیچ خطری را مبنی بر حمله هوایی شوروی مشخص نکردهاند. NORAD این مسأله را تأیید کرد که در سامانه راداری مشکلی رایانهای به وجود آمده است. یکی از سناتورهایی که در آن زمان داخل سامانه NORAD بود جو حاکم بر آنجا را کاملاً سنگین و پراضطراب توصیف کرد. بررسیهای به عمل آمده از سوی دولت سرانجام منجر به تخریب کامل سامانههای راداری گشت تا از به وجود آمدن چنین اشتباهات خطرناکی جلوگیری شود.
- ۲۶ سپتامبر ۱۹۸۳: در این تاریخ سامانه هشداردهی هستهای شوروی پیغام اشتباهی را مبنی بر حمله هوایی از خاک ایالات متحده اعلام کرد. خطر بالقوه حمله هستهای به ایالات متحده و متحدین غربی وی توسط فردی به نام استانیسلاو پتروف که در آن زمان افسر نیروی هوایی شوروی بود متوقف شد. او با تسلط بر اعصاب خود به اشتباه فاحش سیستمهای رایانهای پی برد و مانع بروز فاجعهای عظیم شد. (سامانه ضدموشکی مزبور بعدها به طور کامل از بین رفت).
- ۲ تا ۱۱ نوامبر ۱۹۸۳: روابط تیره و رو به وخامت گذاشته شوروی و ایالات متحده و نیز فقدان عملکرد دبیر کل حزب کمونیست در پلیتبوروی شوروی (به دلیل مریضی یوری آندروپوف)، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا ناتو (NATO) اقدام به اعلام Able Archer ۸۳ را نمود که این اعلامیه از سوی برخی از اعضای حزب کمونیست شوروی نشان دهنده اعلان جنگ بود. شوروی نیز در پاسخ به این تهدید اقدام به استقرار سامانههای تسلیحاتی هستهای و هوایی در آلمان شرقی و لهستان نمود.
پس از جنگ سرد
نورمن پودهورتز - نویسنده آمریکایی - در کتاب جنگ جهانی چهارم: شناسایی دوباره توطئه گرانی که در دو طرف دریای اطلس بمب گذاری کرده بودند، پیشنهاد داده جنگ سرد را میتوان به راحتی در مقیاس جنگ جهانی سوم شناسایی کرد و جنگید زیرا این جنگ اتفاق افتاد همچنین در مقیاس جهانی با مبارزات اصلی کشورهای آمریکا و بعدا ناتو و اتحاد جماهیر شوروی و اتحادیه شوروی با تهیه پیمان سیاسی، اقتصادی یکدیگر را پشتیبانی میکنند و هیچکدام به طور مستقیم مبارزه نمیکنند.
الیوت کوهن، مدیر استراتژیک در Paul H. Nitz، دانشکدهٔ مطالعات بین المللی پیشرفته در دانشگاه جان هاپکینز در روزنامهٔ وال استریت اغلام میکند: کمی بیش از یک ماه پس از حمله به برجهای دو قلو پنتاگن، تلاش برای مقابله با تروریسم بیشتر از یک قانون و فشار عملیاتی است. و لازمهاش درگیری ارتش بر مقابله با تهاجم افغانستان است. کوهن هم مانند مارن جنگ جهانی سوم را مانند یک نتایج در نظر گرفته است اما دقیق تر از جنگ جهانی چهارم (او نوشت*) جنگ سرد و جنگ جهانی سوم بود که به ما یاد آوری میکند که تمام جنگهای جهانی شامل جابه جایی میلیونها ارتش یا جنگ لفظی متقابل روی خطوط نقشی نیست. در مصاحبه سال ۲۰۰۶ میلادی، جورج بوش - رئیس جمهور آمریکا - گفت: آن چه که تروریسمها در حال انجامند، همان جنگ جهانی سوم است